به صلاحت بودم حتی بیشتر از مادرت نگرانت بودم

یادش بخیر کس و کارت بودم

تکیه کلامام همه تکیه کلامت بودن

وقتشه رو دلامون دوتایی قفل بزنیم

که بمونیم واسه همدیگه به کسی دل نبندیم

که به روزای سختی که داشتیم دوتایی بخندیم

درد شدم تا درمان شوی در آسمان قلب من پنهان شوی

تویی آن عشق نهانم با تو دارای جهانم من به بودنت دچارم

لرزه افتاده به جان تو شدی روح و روانم بی تو فردایی ندارم

تو که با اومدنت معجزه کردی

تو مرا بردی به جایی که ندیدم غم و دردی

ای خدای رو زمینم تو مرا کشتی و از نو زنده کردی

تو یه خاکی من یه ریشم مثل همیشم عاشق که میشم

لذت یک شب بارونی شهری که میشد چراغونی

اون قرارای تو خلوت دارن چه لذت با تو به شدت

مگه میشه یه آدم با چشماش بگه برگرد

من میخوام دورت بگردم خب این آدما نمیذارن

خیلی روزای قشنگ این آدما به ما بدهکارن

باور نکردی حرف قلبم را آرام جانم دوستت دارم

دوستت دارم …

دردت به قلب و روح و جانم زد عشقت فقط زخم زبانم زد