مثل تو نیست هرچی بگردم …

عاشق توام من یه تنه نبضم رو دستات میزنه

من با تو عشقو پیدا کردم …

عشق همینه که محکم بگیریش با دستای بسته

عشق همینه که گریه ات بگیره واسش بخندی

نقطه ضعفشم ببینی اما چشمو ببندی

فقط از من نخواه که دور بشم اگه حتی به مرگ با تو مجبور بشم

قشنگیارو یه جا به یاد دل میاره …

من آرزوم بود سر و سامون بگیرم تو اومدی تا باهلات آروم بگیرم

جگر گوشم تویی تو تو که واست میمیرم …

امشب میخوام دیوونه بازی کنیم خدارو راضی کنیم بذاره با هم همه دنیارو بگردیم

انقد عاشق شدن عین خود آزاریه من مریضت شدم وقت پرستاریه

قلبم از دست رفت آخه چه اصراریه …

ای عشق اگر قلب تو با من بود کجا دنیا حریفم بود کجایی تو کجایی

جان من سلطان غمم عشق من چرا عاشقم نیست

جان من ای زیبای من جایت پیش من همیشه خالیست

تو جاده را به من نشان دادی برگرد بگو عاشق من بودی

بازا میان خلوت خانه افتاده ام چنین تک و تنها

عشقت مرا به ناکجا برده نقطه به نقطه سو به سو هر جا