ساده میگی عشق منی بهم زل میزنی خود عاشقیه عزیزم

میره قلبم با صدای تو خودمو میبینم تو چشمای تو

نفسم میره دیگه برای تو نفسم …

اسمت برای من چه خواستنی شده دلم کنار تو شکستنی شده

فرشته نبودی ولی واسه من بهترینی واسه اخلاقای بد و خاص من بهترینی

هنوزم مث تو توی زندگیم پا نذاشته کسی مثل تو مهرشو تو دلم جا نذاشته

از قصد نمیگم دیگه از عشق بینمون به هیچکس نمیگم

نمیگم نمیگم نمیگم …

از بس شنیدم حرفای حسودارو همش پشت سرم

من امروز جوری تنهام که خود تنهایی تنها نیست

چه فرقی داره چی باشه چه فرقی داره کی باشه

یه وقتا جوری تنهام که فقط میخوام یکی باشه

چشات دنیامو بهم نشون میداد بعد از تو این دنیا از چشم من افتاد

سکوت کردم چون این انتخابم بود سکوت کردن من حرف حسابم بود

سکوت کردم چون این انتخابم بود سکوت کردن من حرف حسابم بود

هیچ وقت نفهمیدی چه حالی من دارم خودتو میخواستم و به جز تو کسی رو ندیدم کنارم

صحنه سازی کن با دل من تو بازی کن بگو نمیفهمه اینجوری خودتو راضی کن

صحنه سازی کن با دل من تو بازی کن بگو نمیفهمه اینجوری خودتو راضی کن

دوست داشتم که تا امروز کنارت زندگی کردم

برای خنده های تو تمام عمرمو دادم

اگه دوست نداشتم که کنارت وای نمیستادم

معلومه نمیتونیم همو به دست فراموشی بسپاریم

گریه کن معلوم نیست شاید این آخرین خاطرمون باشه

مجبوریم خودت دیدی محاله که یه راه بهتر پیدا شه

منو درگیر عشق و اسیر عاطفه ات کن اگه سختت نمیشه ازم مراقبت کن

دورم بشی بیشتر از این اگه مغرورم بشی به نموندن اگه مشهورم بشی

بیخیال منو منظورم بشی مثل یه دیوونه مجنون توام …

گرمای دستات هنوز تو خونس منتظرت موند همون که دیوونس

آروم نشدی دل شکسته ام از دوری تو میدونی خسته ام

عطرت نمیره یه لحظه از تو این خونه …